پنجِ وارونه چه معنی دارد؟“
کمی آزرده و حیرتزده گفت:
”روی دیوار و درختان دیدم.“
گفت: ”دیروز خودم دیدم مهران پسر همسایه
پنجِ وارونه به مینو میداد.“
”بعدها
وقتی باریدنِ بیوقفهی درد
سقفِ کوتاهِ دلت را خم کرد
بیگمان میفهمی
پنجِ وارونه چه معنی دارد.“
رفت و سیبی آورد
نصف کردیم.
دمی خیره بر آن نیمه به نجوا میگفت:
”نکند یعنی … یعنی … همین نیمهی سیب!؟“
تنِ آن نیمه، تبِ خواهش بود.
گاز زد.
خندهی لبهای خدا را چیدم.
خیره بر نیمهی گندیدهی خود خندیدم…...
:: برچسبها:
♥ ♥پنج(♥ )وارونه ♥ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0